آقا کیارشآقا کیارش، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

عشق ما کیارش

10 ماهگی کیارش

1392/8/21 15:20
نویسنده : مامان و بابا
1,585 بازدید
اشتراک گذاری

عشق مامان اولین روز 10 ماهگیت برای بار اول رفتیم باغ بابایی،  بابایی و مامانی و خاله بهناز و عمو هاشم و لیدیا هم بودن شما از باغ بابايي خيلي خوشت اومد 

 

 

عزیز دلم اولين سفرت رفتيم شمال(بندر گز) به سرزمین پدری آقای پدر، تو راه خیلی پسر خوبی بودی بیشتر خوابيده بودی و وقتی هم که بیدار میشدی مامان برات شعر میخوند و قصه میگفت.

 

بندر گز مهمون عمه خانوم بابا بوديم. همه فامیلارو دیدیم، شما هم با همه خيلي خوب اخت شده بودی و انگار نه انگار که دفعه اوله كه اونا رو می دیدی، دیگه خون حسابی می کشید مادر... عمو حسين هم كه قبل از ما اونجا رفته بود ذوق شما رو چند برابر كرد.

اونجا کلی نی نی دیدی یقه نی نی پسرا رو می گرفتی (البته برای بازی:))) ) ولی با نی نی دخترا خیلی جنتلمنانه رفتار می کردی، این درک موقعیتت منو کشته:)))

اولین تجربه ات از دریا عالي بود.

 

 

سفرمون تو بهترین موقع سال بود همه داشتن تو شالیزارا برنج می کاشتن وقتی از مسیر کنار شالیزارا رد می شدیم بوی شالیزار آدمو مست میکرد من و بابا که خیلی کیف کردیم شما چی؟

 

شب رفتیم کنار دریا و یه موتور سواری خانوادگی، انگار شما هم مثل من و آقای پدر به جمع عاشقان موتور پیوستی... بله؟؟؟

یه روزم که رفتیم باغ عمه بابا، يه باغ باصفا با كلي درختای هلو و آلو و شلیل و بوته های توت فرنگی، بادمجون و کدو و گوجه و خیار، پیاز و سیر و ... چایی رو آتیش درست کرديم که من و بابا عاشقشیم و کلی میوه های خوشمزه از رو درخت چیدیم و خوردیم... 

کلی هم مرغ و خروس و جوجه کوچولو و هاپو و ببعی دیدی یعنی دیگه نمی دونستی از ذوقت چیکار کنی، البته شما همشونو فراری دادی اگه بدونی چه داد و بیدادی راه انداخته بودی می خواستی از تو بغلم خودتو پرت كني طرفشون

اينجا هم داري ميگي هاپو

 

بابا داره چي ميخوره؟گوجه سبز میخوره؟ ترشه؟ به شما نمیده؟  آخ آخ آخ

 

 

 

پسر گلم حالا دیگه همه جارو میگیری و می ایستی... چهاردست و پا هم که دیگه نگو همچین میری که من به گرد پاتم نمی رسم.خدا به وسایل خونه رحم کنه البته شما بیشتر عاشق وسایل الکترونیکی هستی، کامپیوتر و تلويزيون!!! اینم ژنتیکیه رفتی به آقای پدر:)))

 این نگاه چی میگه؟؟؟

 

 واقعا انقد خنده داره؟؟؟

 

واي آقاي خوشتيپ، سرتون انگار كه خيلي شلوغه؟!!! ميبينم كه مهمون داريد، پسرم مرسي از شما كه پسر خيلي خوش اخلاقي بودي و خيلي خوب مهمون نوازي كردي از خاله ليلا و تارا جون، ممنون از هردوتاشون كه اومدن خونه ي ما

 

روزاي انتخابات، انگار استرس و هيجان من و آقاي پدر به شما هم سرايت كرده، انگار شما هم بنفش هستي آقا؟؟؟

 

آخرای خرداد بود که خاله بهناز پیشنهاد كرد ببريمت آتلیه باران، با تارا جون و خاله بهناز رفتیم... مهرناز جون یه عالمه عکسای خوشگل از شما و تاراجون گرفت و شما هم که خیلی آقا بودیو همکاری کردی و کلی ژست های باحال گرفتی انقد عکساتون ماه شده انقد عکسای خوشگلت زیاده که من واقعا نمی دونم کدومارو باید چاپ کنم...اگه دست من بود، تمام در و دیوار خونه رو پر از عکسای خوشگلت میکردم که هر طرفو می بینم صورت شیرین تو  مقابلم باشه...

 

 

 

 

 جدیدا از این کار خوشت اومده همش زیر صندلی های میز ناهارخوری وول میخوری

 

 

 

کیارش من و بابا همه مدل های کوتاهی که بلد بودیم رو موهای شما پیاده کردیم... دیگه برای نیمه شعبان با خودم بردمت آرایشگاه و موهاتو کوتاه کردیم... خیلی خوشگل شدی جیجر مامان

 

الان شما دو نفر درگیرین سر کنترل یا دارین ابراز احساسات می کنین؟؟؟

 

 

 

 

انگار شما از کشف کردن دست برنمیداری... حالا دیگه پا به سرزمین آشپزخونه گذاشتی، وای چقدر وسایل بازی!!! در کشو باز، در کشو بسته... در کابینت باز، در کابینت بسته... کامپیوتر فراموش شد آیا؟؟؟

 

وای خدای بزرگ شکرت... پسرم، بالاخره تونستی بدون کمک از کسی یا جایی خودت رو پاهای تپلیت بایستی دقیقا ساعت 12:10 شب، خونه خاله لیلا، با دو تا آلو تو دستات، بلند شدی ایستادی...خداجونم ازت می خوام همیشه از پسرم حمایت کنی که تو زندگی رو پاهای خودش بایسته و محتاج کسی نباشه...

 

روزای آخر 10 ماهگیت هم که جشن تولد خاله بهناز بودو شما تقریبا همه دوستای صمیمی مامانو دیدی و کلی خوشحال بودیو کیف کردی از اون همه نی نی و آهنگای شاد و رقص و ... خودتم که البته همراهی میکردی...

 

 آوین کوچولو رو هم دیدی... چقد دخملمون بزرگ شده... ماه شده

 

 

 

 

پسرم عاشق خنده هاتم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

tara
24 مرداد 92 0:19
خوش خنده
خاله بهناز
12 آبان 92 21:45
فقط میتونم بگم که همه جور ژست بلدی
خاله بهناز
12 آبان 92 21:46
مامان جون کیارش عکس تولد منو نمیزاری؟