8 ماهگی کیارش
پسر گلم این پرشن تون شده رفیقت، باهاش حال میکنی با آهنگاش میرقصی یعنی مامان داشت نگات میکرد یهو دید با آهنگای پرشن تون هی خودتو همین جور که نشستی بالا و پایین میندازی، انقد خوشمان آمد از این رقصت، حالا دیگه یاد گرفتی با هر آهنگی یه رقص مامانو مهمون میکنی عزیز دلم تو روزای عید هر روز یه طرفی می رفتیمو صفا میکردیم، یه روز رفتیم روستاهاي پایین گرمسار يعني حالت خوش بود اونروزها یه قلعه قدیمی کشف کردیم که تا حالا ندیده بودیمش خیلی خوشگل بود يه آب روانم هم پيدا شد اون وسط مسطا، كلي باصفا و خنك، شما هم كه به وجد اومده بودي كلي آب بازی کردی اینجا جاییه که مامان و آقاي پد...
نویسنده :
مامان و بابا
15:22