آقا کیارشآقا کیارش، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

عشق ما کیارش

خونه تکونی کیارش

1393/1/20 23:52
نویسنده : مامان و بابا
1,061 بازدید
اشتراک گذاری

 

پسرم شما شدی عصای دست مامان، چه کمکی دارم توی خونه تکونی امسال، به به، الهی من فدای دستای توپولت بشم مادر که اینجوری داری به من کمک میکنی...ماچ

کیارش خدایی هر کاری که میخواستم انجام بدم مدت مدیدی طول می کشید... مثلا همین تمیز کردن کمد شما... مگه میومدی بیرون... تازه یه جای جدید برای بازی و شیطونی گیر آورده بودی ول کن هم نبودی والا... بعد اینکه کلی بازی کردی تازه این میله توسط شما کشف شد و ماجرا از سر...خنده

 

عزیزم فدای این دقتت بشم من... آخرش مهندسی من میدونم قلب

 

ورزشکارم که هستین شما! وزنه بردارین؟؟؟ تو چه وزنی اون وقت؟؟؟خنده

 

کیارش وسطای خونه تکونیمون موهای شما هم یه خونه تکونی اساسی شدخنده موهات دیگه خیلی بلند شده بود همین جا می تونی قبل و بعد از خونه تکونیِ موهات رو ببینیلبخند

پدر و پسر پا به پای مامان دارن کمک میکننچشمک تا امسال من توی خونه تکونی کمتر خسته بشمچشمک آقا کوچولو شما الان میخوای چی کار کنی، بالای کمد رو دستمال بکشی؟ یا میخوای ببینی بالای کمد چه خبره؟

نخیررررررررررر... پسر میره رو نردبون پدر هم آهنگ می زنه و پسر اون بالا میرقصه... اینه کمک پدر و پسر به مامان!!؟؟؟ من از شما میپرسم؟؟؟ اینه؟؟؟

 

میدونی پسر جان این روش که شما پیش گرفتی واسه تمیز کردن، احتمالا به شکستن میز اتو ختم میشه من میگم شماخسته شدی یه خرده استراحت کننیشخند

 

آره آره اینم یه راهشه اینجوری فک کنم کمتر آسیب ببینهخنده

 

کلا تو روزای خونه تکونی شما بیشتر از همه کیف کردی... با هر وسیله ای که تا حالا جلو دستت نبود کلی بازی کردی آخه میز اتو انقد باحاله واقعا که من نمیدونستم! از ددر برگشتیم رفتی رو میز نشستی و شکلاتت رو اونجا خوردی... میز غذا هستن ایشون؟؟؟ 

 

 

خوشحال از اینکه کشوهای دراورت رو برداشتیم دوییدی رفتی توش بازی کردی...

مرسی پسرم که امسال با مامان همراهی میکردی، کمکم میکردی، وسطای کار خستگیمو درمیاوردی، با یه لبخند کوچولو با یه لوس بازی مخصوص خودمون دو تا، با یه بوس کوچولو...قلب درسته که امسال با وجود شما یه خرده کارا کندتر از حد معمول پیش رفت، ولی حضورت خیلی خیلی انرژی بخش بود... مرسی عزیز دل مامان ماچماچقلب

مامان هم برای تشکر از شما، برات یه عالمه اسباب بازی خرید که تو این ایام حسابی سرت رو گرم کرد...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

خاله بهناز
20 فروردین 93 18:19
جیگر پسر شیطون عاشقتم خاله جونم همه کارست این پسر بلا
خاله جون
23 فروردین 93 14:50
اقای مهندس معمار تعمیر کار خرابکار فدات بشم من
خاله بهناز
23 فروردین 93 17:42
گل پسر امیدوارم بزرگ شدی هم همینقدر به کارای خونه علاقمند باشی منم امیدوارم