آقا کیارشآقا کیارش، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

عشق ما کیارش

جشن تولد 2 سالگی کیارش

1393/10/2 23:43
نویسنده : مامان و بابا
1,195 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره روز موعود رسید...جشن

به عالمه کار بود که باید هماهنگ میکردیم، به عالمه وسیله خریده بودیم و یه عالمه دیگه باید میخریدیم همه دست به دست هم دادیم و کمک کردیم تا به بهترین نحو تولد شما رو برگزار کنیم، خیلی ها بهمون کمک کردن که دست همیگیشون درد نکنه، خیلی ها هم اومدن که قدمشون رو چشمای ما، دقیقا همون جوری که من و آقای پدر دوست داشتیم روز عزیز اومدن شما رو به زندگیمون جشن گرفتیم، خدا رو شکرمحبت

بذار همین اول یه تشکر ویژه ویژه ویژه از مامانی و بابایی و خاله بهناز بکنیم که تقریباً همه زحمت ها به دوششون بود، مرسی از هر سه تاتون و ما همین جا قول میدیم که همین طور تو شادی هاتون جبران کنیمجشن

تقریباً اکثر این تزییناتی که میبینی از خلاقیت خاله بهناز جونه که سنگ تموم گذاشت و بیشترشون و خودش درست کرد، اجراشم با کمک خاله مهرانه انجام گرفتآرام

 

 

 

البته مامان هم با اینکه خیلی سرش شلوغ بود و بیشتر در حال مدیریت امور بود یه جاهایی یه نشون از خودش به جا گذاشت!!! این میوه ها رو من چیدیم در جریان باشخندونک

 

شاه پسر ما هم که آماده ست و پشت کیکش منتظر فوت کردن شمع های تولدشه، عزیز دو ساله مامان تولدت هزار بار مبارکبوسمحبت

 

چقدرم با مهمونا همراهی می کردی؛ مثل آقاها نشستی و دست می زدی، به به! به شما که همش باعث ذوق ما میشیبوس

 

البته این وسط مسطا یه وقت اضافی که گیر میاوردی سعی در کشف این سوتا میکردی، چه سوت هایی هم بود، کلا ما گوشامونو گرفته بودیم از صداشخنده

 

تاراجون در تمامی روز دوش به دوش ما کار کرد و بهمون کمک کرد و حسابی هم مراقب شما بود، مرسی عزیزدلمبوس

 

مهمون کوچولوهای تولد شما که یکی از یکی گل تر بودن

 

 

 

اینم جیگر خاله، آوین خانوم خوشگل بوس

 

مهمونای عزیزمون هم کم کم به جمعون اضافه شدن، اینجا یلدا جون و آقا سروش هم رسیدن و شما دیگه تقریباً سر از پا نمیشناختی

 

تارا.مانی.آوین.النا.کیارش.امیرحسین.متین.یلدا.سروش.آناهیتا.آریانا.

 

انقدر زدیم و رقصیدیم دیگه نایی واسه ی هیچ کس نمونده بود که غذای دستپخت مامانی از راه رسید، تزییناتشم هنر دست سارا جان و دلارام خانم و خاله الهه بود که دست همشون درد نکنه خیلی خوشگل شده بود...

 

 

ببین چقد کادووووووووو، بعد عصرونه کادوها باز شد که همگی خیلی زحمت کشیده بودن و دستشون درد نکنه

 

بعد مهمونیِ عصر یه مهمونیِ خیلی خیلی مفصل تر هم برگزار شد که همه ی فامیل در کنار بزرگترها حضور داشتن

 

 

 

 

 

 

خدایا شکرت به خاطر وجود کیارش، ایشالا که تا ابد حضور عزیزش با سلامتی کنار ما باشه و ما هرسال این روزُ به شکرانه وجودش، در کنار کسایی که دوسشون داریم جشن بگیریممحبت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

خاله بهناز
22 دی 93 9:31
تولد تولد تولدت مبارکککککککککککککککککک هورااااااااااااااا کیارش خاله 2ساله شد خیلی آقا بودی امیدوارم همیشه تو همه تولدات به همین آقایی باشی