خونه تکونی کیارش
پسرم شما شدی عصای دست مامان، چه کمکی دارم توی خونه تکونی امسال، به به، الهی من فدای دستای توپولت بشم مادر که اینجوری داری به من کمک میکنی... کیارش خدایی هر کاری که میخواستم انجام بدم مدت مدیدی طول می کشید... مثلا همین تمیز کردن کمد شما... مگه میومدی بیرون... تازه یه جای جدید برای بازی و شیطونی گیر آورده بودی ول کن هم نبودی والا... بعد اینکه کلی بازی کردی تازه این میله توسط شما کشف شد و ماجرا از سر... عزیزم فدای این دقتت بشم من... آخرش مهندسی من میدونم ورزشکارم که هستین شما! وزنه بردارین؟؟؟ تو چه وزنی اون وقت؟؟؟ کیارش وسطای خونه تکونیمون موهای شما هم یه خونه تکونی اساسی شد &nbs...
نویسنده :
مامان و بابا
23:52